خاب دیدم دارم میرم خونه دوس پسرم مامانش توی اشپزخونه خابیدع بود بیدار میشه و من پشت ستون قایم میشم و فک مکنم طلسم شدم و وقی کی مخام وارد بشم ب اون اشپزخونه از حیات خلوت ی فردی ک سیاه پوشیده میدوه رو من میخوره زمین و من ب دوس پسرم میگم اونو بگیر مگه چرا مگم حرف نزن اونو بگیر مگیره اونو و من داد مزنم ک طلسم شدم طلسم ونمدونم از کجا مامانم ظاهرمیشه مامانم میشنوه من طلسم شدم شروع ب زدن خودش مکنه مگه خدا چرا باید دختر من طلسم بشوه و من از خاب پریدم و خعلی ترسیدم از هاب پریدنی از خابی ک دیدم
پاسخ دادن
خواب دیدم خیلی از آدمها میخواهند مرا بزنند-یک نفر بمن اشاره کرد که فرار کنم -بعد از فرار کردن آن مرد بلند قد با دویدن بکنارم اومد دستمو گرفت و کمک کرد به دویدن من -خستگیه دویدنم کم شد تا منو برد به مسیری که فقط جای رد شدن یک نفر بود
مرد منو بغل کرد از اون مسیر که پله های بالا و پایین داشت رد کرد و در گوشه دیوار منو تو آغوشش گرفت
همه اون افرد که دنبالم بودن پشت در ماندند
پاسخ دادن
سلام من داشتم به تنهایی توی خیابون محلمون میدویم و بع ساعت نگاه کردم و عدد کاملا یادمه که نوشته بود ۱:۴۵کلا عجیب بودش
پاسخ دادن
باسلام در خواب بایکی از دوستان قدیمی بودم درجایی مثل پادگان نظامی که در حال ورود به ان مکان بودیم یک دفعه یکنفر امدوجلوی ماراگرفت که دیردز دور امدی سرکارحالا اجازه ورود نداری که یکدفعه فردی که من ان رانمیشناختم بالباس نظامی وبادرجه گروهبان یکی ازبالایی من شدوباشخص مخاطب لفظی بحسشان بخاطرمن بالاگرفت درهمین زمان به دوستم گفتم ولش کن بریم وان مکان خیلی شلوغ بود همین که مابرگشتیم این شخص بایکی دیگردمبال ما راه افتادن زمانی که رفیقم دید به نیت تعقیب ما هستن شروه به دویدن کردوماازهم جداشدیمواندویکی بتعقیب من امدوان یکی دمبال دوستم ومن ازترس این که بهم برسه چنان تندمیدویدم که باورنمیکردم ودرجایی ازجلوم درامدمیخاستم باهاش درگیر بشم دیدم سلاح سرد داره ودوباره دونفر شدن بازفرارکردم وتمام مسیرم کوچه های تنگ قدیمی بود ولی دویدن درانجاراحت بودوبجاهایی میرسیدم که مثل بازارکرمان بودشلوغ ولی مانعی برای مت نبودن وبدون حسنگی میدویدم ودر اخریکی همراهم شد که ان شخص ادرسهایی ازم میخواست که غریب بودادرس قبر سردارسلیمانی وچندسوال دیگه که من انجایکم سرعتم کم شدولی همش پشت سرم رو نگاه میکردم جواب این نفررادادم ودباره به دویدن ادامه دادم وان نفرهم ازمن جدا شد ..من اصلاخواب نمیبینم شایدچندین ساله خواب ندیدم تا این یخواب روشنی بودبرام
پاسخ دادن
سلام من خاب دیدم با عشقم میدوییدم تا یه جایی دیگ توان دوییدن نداشتم خاستم وایستم و خودم و تسلیم کنم اما عشقم دستمو گرفت و ایندفه تونستم بدوام ب جایی ک میخاستم برسم ولی من چندین ماهه با عشقم بهم زدم و نامزد نیستیم دیگ دلیلش چی میتونه باشه
پاسخ دادن
سلام دیشب خوابیدم ک با ماشین قراره برم ی شهر دیگه بعد از ماشین جا موندم ساکم موند تو ماشین با سرعت زیادی می دویدم ولی ب ماشین نمی رسیدم بعد وسط راه اتوبوس دیدم سوار شدم و به شهر مورد نظر رسیدم بعد پیاده شدم تعبیرش چیه؟؟
پاسخ دادن