نظرات درباره : تعبیر خواب قبر - دیدن گورستان ، آرامگاه ، وادی رحمت ، بهشت زهرا در خواب

رویا
کندن گور درخواب چهار تا و مدفوع کردن در ان تعبیرش چیست
پاسخ دادن
علی
سلام خواب دیدم با پدر نامزد ویکی دیگه که نمی‌شناختم داشتیم میرفتیم مسافرت که در حین سفر معلوم شد مشهد هست با ماشین وقتی پیاده به سمت مقصد میرفتیم پدر نامزد قبری میبیند و کنارش می‌نشیند و گریه می‌کند و می‌گوید قبر دوستم هست و ابراز میکند نمی‌تواند جلوتر بیاید البته این قبر در قبرستان نیست و در جایی مثل بازار هست
پاسخ دادن
مهدی توکلیان
سلام صبح خواب دیدم که اومدم بالای قبر خیلی قدیمی نشستم و مثل قبرهای چند هزار سال پیش که مجسمشون بالای قبرشون هست و یه نفر دیگه هم اومد روبروی من بالای سره یه قبر دیگه نشست وخیلی قیافش زشت بود ونگاه من میکرد و من دوتا سنگ اومد تو دست که بد از خواب بیدار شدم ساعت حدودا شیش صبح خواب دیدم...
پاسخ دادن
Bahare
سلام من خواب دیدم توی قبرستون یه لحظه ی کوتاهی دارم راه میرم و مثل اینکه شب قبل تو قبرستون سیل اومده و و ظاهر قبرستون رو بد کرده و قبرهارو هم تقریبا هراب کرده جوری که قبر ها بیشتر تو رفته بودن و آب قرمز روی سنگ قبرشون یا کنارشون جمع شده بود و از قبرستون بیرون رفتم .لطف میکنید بگید تعبیرش چیه؟
پاسخ دادن
جمیله در پاسخ به : Bahare
در خواب دیدم در قبرستان بودم ودر آنجا وسایل خانه زیاد بود از جمله فرش زیاد . من یک فرش قهوه برداشتم بردم به خانه وان را پهن کردم خیلی قشنگ و خوب بود .دوستم که با ما بود ایشان نیز یک فرش برداشتن .لطفا تعبیر آن چیست
پاسخ دادن
جمیله در پاسخ به : Bahare
سلام ! کجا تعبیر خوابم را پیدا کنم
پاسخ دادن
عاطفه
سلام خواب دیدم یه اسکلت که نمیشناختم به سرعت از قبر بیرون پرید و فرلر کرد.لطفا تعبیرش چه هست خیلی نگرانم.
پاسخ دادن
احمد پیراسته
سلام خواب دیدم در منزل پدری ام یک قبر بزرگ و یک قبر کوچک می کنند تا پدرم که ۲ ساله الان فوت شده را در آن دفن کنند و هیچکس هم گریه نمی کند و بعد پشیمان می شوند و آن را در بهشت زهرا خاک می کنند و ۲ قبر در خانه تبدیل به ۴ قبر خالی می شود ممنون می شوم بفرمایید تعبیرش چه می شود
پاسخ دادن
مهدی
تعبیر خواب پختن نان درقبرستان چیه لطفا پاسخ بدهید
پاسخ دادن
در پاسخ به : مهدی
سلام من
پاسخ دادن
تعبیر خواب پختن نان درقیرستان چیه لطفا
پاسخ دادن
منیره اژدری
خواب دیدم بر سر مزار دختر عمه ام رفته ام ولی عمه ام هم اونجا بود بعد قبر پر از شیرینی میوه و گل و انگار یه دیواری درست شده بود دور قبر و مثل یه پلی روی قبر انگار یه اتاقی درست شده بود لطفاً تعبیرش رو بگید ممنون
پاسخ دادن
سوگند
سلام وقتتون به خیر خواب دیدم که پیاده از خونمون تا مزار پدر بزرگم که خیلی فاصله هستش رفتم ولی همین که خواستم برم داخل یه عده آدم جلومو گرفتم و بلافاصله بعدش خواب دیدم دوباره دارم میرم ولی همسرم منو برد اونجا پایین قبرستون روی زیر اندازی که سه‌تا برادر استراحت میکردم پیاده کرد و رفت گفت ب خودت برو اون سه تا برادر که رو هم خوابیده بودن بیدار شدن اسمم و پرسیدن اینکه چیکار دارم سر قبر کی می‌خوام برم هم پرسیدن گفتن تنها میخوای بری همسرم بهشون گفت به غیر سوگند کی میرسه سر مزار وجی الله و بعد اون سه نفر خوابیدن و شوهرم هم رفت تا اومدم برم سر مزار دیدم کفش ندارم که بپوشم و برم و بازم نتونستم برم اونجا
پاسخ دادن
فاطمه
سلام من خواب دیدم بامامانم رفتیم قبرستان یکی از همسایه ها گفت این قبر مامان بزرگته من فکرکردم مادرمادرمه ولی مادرپدرم بود فاتحه که خوندم وسط فاتحه تخمه میشکستم تخمه هندونه بعد یک مرد آمدو شروع کرد صحبت کردن من از مرده بدم میومد ولی به حرفاش گوش میدادم تخمه میشکستم وقتی از سرخاک بلند شدم ک برم مزار مامان مادرمو پیدا کنم فاتحه بخونم مامانم بیرون قبرستان با ۴نفرصحبت میکرد مرده ک ۴نفر مردو دید آمد و خودشو ب من مالیذ میشه لطفا تعبیر اینو بگید ممنون میشم
پاسخ دادن
نینا
سلام یکی از اقوام خواب دیدند که من برسر مزار مادرم رفتم و با دوتاسنگ در کنارم خودمو حالت قفل کردم که بتونم بشینم وسر تاپا لباس کرم برتن دارم ، وبسیار بیقرار وبیتاب هستم ولاغر شده ام و شخص در خواب به نن میگوید که جرا بیتاببی میکنم مادرت که حالش خوبه .ممنون میشم تعبیر این خواب را بفرمایید?
پاسخ دادن
سهیلا
سلام خواب دیدم سر قبر مرده ای فاتحه میخوانم وقتی دست به خاکش میزنم دستام گل میشه خیلی خیسه.شیرآب هم بالای سر قبر مرده هست
پاسخ دادن
عیدتون عیدتون مبارک
دیروز تولد خاله مرحومم بود و خیلی خوشحال به اون یکی دلم داشتیم می رفتیم بهشت زهرا از اونجایی که در عالم واقعیت من نتونستم برم سر مزار خالم تو رویا خیلییییی خوشحال بودم که رفتم وقتی اونجا رفتیم از یک کوهی بالا رفتیم و با یک فرشته ای بود صحبت کردیم تعبیرش خوبه!!!!
پاسخ دادن
لیلا در پاسخ به : عیدتون عیدتون مبارک
سلا
پاسخ دادن
معین
سلام درخواب دیدم در قبرستان خوابیدم این قبرستان هم دو بنا مذهبی داره ترسی از خوابیدن در این مکان ندارم قرار مون این بود با چند نفر تو حیاط شب صبح کنیم ولی کسی نیومد من خوابیدم نصفه شب عصبی شدم ترسیدم گوشیمو گرفتم زنگ زدم به دوستم گفتم بیا دنبالم من اینجام اونم گفت الان میام نگران نباش بعداز اون انگار یکی آمد و منو اون شروع به حرف شدیم همجا شلوغ شد یک خونه که در آدم بود آدما آمدن سمت من یکیشون به اسم دیگه ولی با چهره پدربزرگم بود میگفتن باید بریم جایی مجلس ختم که از خواب پریدم
پاسخ دادن
یوسف
تو ی خونه بودم با چنتا از فامیل اونا خوابیدن و من پاشدم راه رفتم بعد به ی جا مثل گور رسیدم یارو دستشا دراز کرد میگفت باید با من بیایی یا منا از گور میکشی بیرون یا خودت باید بیایی تو گور من انقدر جیغ زدم و گریع کردم گفتم توروخدا منو نبر من نمیخوام بیام اونم هی دسما میخواس بگیره بعد بدنم یخ کرده بود رنگ صورتم سفید شده بود مادرم اومد با گریه میزد تو سرش تکونم میداد بعد من فقط چشمام باز شد انگار روح تو بدنم نبود فقط چشمام باز شد نمیتونستم تکون بخورم لطفا تعبیرش کنین مبلغی چیزیم باشه پرداخت میکنم
پاسخ دادن
ابولفظل
سلام خواب دیدم به همراه برادرم در تاریکی شب به قبرستان رفتیم من یک قدم عقب تر میرفتم ،به قبرستان که رسیدیم در بسته بود برادرم چند بار در را تکان داد اما باز نشد برگشتیم .ممنون میشم تعبیر کنید
پاسخ دادن
رباب
اشتباه تایپی....کنار اوپن....پسرم رفت داخل قبرخوابید.ممنون‌میشم اگه امکان داره تعبیر خوابم رو خطم بفرستین...ضروریه.اصرار داره بره مسافرت
پاسخ دادن
رباب
سلام.من خواب دیدم‌کنار اوپن خونه یکی از اقوام ی قبر بود رم رفت داخلش خوابید.پرسیدم چرا اونجا خوابیدی.گفت تفریحی.یکی دو ساعتی میخوایم.ی ملافه بزرگ وسفید بالای قبر بود گفت بنداز روم.من ننداختم.الان قصد مسافرت به خونه همون اقوام کرده و هرچی میگم منصرف نمیشه..منو راهنمایی کنین
پاسخ دادن
زهرا
با سلام من دو شب متوالی هست که خواب اهل قبور رو میبینم ... من خودم با پسر یکی از آشناهامون ک نسبت دوری باهامون دارند قصد ازدواج داریم و تو مرحله آشنایی هستیم..‌ شب اول خواب دیدم خاله و دو تا از دختر خاله هام که لباسای شادی ام پوشیده بودند از سمت خونه همین آشنامون دارند برمیگردند و من در نیمه های راه بهشون رسیدم و باهم به سمت اهل قبور رفتیم در مسیر یکی از همسایه هامونا دیدم که اون هم لباس های شادی داشت .... شب دوم خواب دیدم به همراه مادرم به اهل قبور رفتیم و من بر سر قبر مادر بزرگم به شدت گریه میکنم و ازش میخوام که واسم دعا کنه در همون حین یه آقایی که آشنا هستند به اونجا اومد و من باهاش احوالپرسی کردم و اون مشغول فاتحه برای پدرش شد توی خواب پدرشون به تازگی فوت کردخ بودن ولی در واقعیت مادرشون به تازگی فوت کردند و پدرشون چند سالی هس که از دنیا رفتند ... همچنین تو اهل قبور به خاطر زیاد بودن مرده ها بعضی سنگ قبرها روی هم دیگه قرار گرفته بودند و اون قسمتی که تعدادی از فامیل های ما خاک شدند در کنار اونا یه قبری بود که روش سنگ قبر قرار داشت و روش کلی چیز نوشته بود ولی خود قبر خالی بود انگاری توی خواب فهمیدم که این قبر مال مادر شوهر عمم هستش که خیلی ام پیر و مریض هستش ... ممنون میشم تعبیر کنید
پاسخ دادن