نظرات درباره : تعبیر خواب روح و جن - بیش از 49 معنی خواب ارواح و شیطان

من خواب ديدم در ها همينجوري باز و بسته ميشن رفعتم ببينم پشت در كيه يكهو يك روح ديدم داشتم از ترس ميمردم يكهو مامانم بيداوم كرد گفت داشتم تو خواب نفس نفس ميزدم بيداوم كرده

ببخشید من خواب دیدم که یهو جنگ شد و هوا دود و گرد و خاک به پا شد یهو یک روح سیاه ظاهر شد و قصد داشت خودش رو در بدنم جای بده در حالی که نتونست در بدن دیگری فرو رفت و من با چاقو او روح رو از بین بردم بعد روح سفید ظاهر شد و بسیار ترسناک بود ولی من شجاعت اینو داشتم و دنبالش کردم بعد چاقو رو توی گلوش فرو کردم و اون رو هول دادم در اینجا لمس اتفاق افتاد بعد حس کردم که کافی نیست نام خدا و چندین حضرت رو گفتم و در آخر گفتم این روح شیطانی رو به جهنم میفرستم و بعد از آرامش گرفتم و اینطوری توی خواب جون خانوادمو و خیلی از مردمو نجات دادم بنده دخترم

خیلی عالی مرسی

خواب دیدم که تو تاریکی با یه دختر بچه روانی روبه رو شدم و هرچی فرار کنم و در می‌بندم میاد دنبالم و هر درو باز نمیکنه و نصف خواب پریدم و نفهمیدم چی شد/:

سلام من خواب دیدم ی جن ک اصلا نمیدیدمش از پام میگیره و ب سمت سقف منو میکشه واروونه ام میکنه اذیتم میکرد و خلاصه رفتم جلو ایینه دیدم موهام بلند شده و سیاه شده تو خواب تعادل جسمانی نداشتم هعی میخوردم زمین ب هرکیم میگفتم بیاید از خونه بریم بیرون نمیومدن داشتم از استرس میمردم ک از خواب پریدم. ممنون میشم بگین تعبیرش چیه!؟

چند وقت یک بار خواب میبینم که دارم از دست یه نیروی خبیث فرار میکنم اونا همش منو تعقیب میکنن من دارم همش باهوشون میجنگموانگار کاملا واقعیه وقتی بلند میشم واقعا خیلی احساس ضعف میکنم

سلام من در یک خاننه متروکه بودم که شبیه یک خونه چوبی متروکه بود و بعد من همش داشتم از دید یکی دیگه میدیدم نه خودم بعد داشت هی نزدیک تر میشد بهم که یهو زاویه دید به خودم برگشت و اومد رو من پرید و روم چنگ کشید و از خواب نپریدم! و دوباره اون خواب تکرار شد ولی با یک کاراکتر دیگه 4 تا بودن 4 بار این خواب تکرار شد با کاراکتر های مختلف، واقعا ترسناک بود

سلام من خواب دیدم شوهرم تو خواب گلوله خورده و مرده روحش از بدنش جداشد من به روحش التماس میکنم که برگرد تو جسمش وکسی تو خواب منو باور نمیکرد که دارم با روحش حرف میزنم و میگفتند دیوانه شدم

خواب دیدم که در خاته بودم و دختر کوچکی با برادرش با هام صحبت میکردند که فقط من میبیدمشون

سلام من چند وقته پیش خواب دیدم ک توی ی خونه خعلی بزرگ هستم ک میگفتن مال مادر بزرگمه البته مادر بزرگمم توی واقعیت واقعا فوت شده بعد من زنایی رو با چادر و بعضی هاشون بی چادر میدیدم و منم پسر شده بودم و با زنا حرف میزدم و با هم گرم و صمیمی بودیم تا اینکه خبر دادن مادرم مریضه و من سریع خودمو ب بیمارستان رسوندم و خیلی بد بود اون زنا بهم میگفتن تو بچه خانواده خودت نیستی بعد از اون شب حدودا 1ماه گذشت و من خواب دیدم توی هواپیما هستم ک خواستم برم لباسامو عوض کنم ک ی پیرمرد دیدم ک جن بود من ترسیدم خواستم برگردم عقب و فرار کنم ک با ی پیرزن جن رو ب رو شدم و بدنم و دهنم کامل قفل کرده بودن هرکار میکردم نمیتونسم حرف بزنم یا تکون بخورم بعد اونا ی حرفایی میزدن ک من نمیدونسم چی میگن ک آخرش توی ذهنم ی آیه قرآن زمزمه کردم و تا آیه ک تموم شد یهو از خواب پریدم بعد از اون حدودا یک هفته بعد باز خواب ارواح و جن دیدم خودمو دیدم ک توی خونه خودمون هستم و با جارو افتادم ب جون جن و ارواح ولی اونا ی جوری بودن انگار نامرئی بودن اما من حسشون میکردم رنگشون مث رنگ آب بود بعد ب من نزدیک شدن من وسطشون بودم و اونا دورمو گرفته بودن منم یهو شروع کردم ب خوندن اون آیه که یهو از خواب پریدم نمی‌دونم واقعا چندین باره همچین اتفاقاتی برام میوفته و من تا این آیه رو میخونم از خواب می پرم

سلام خسته نباشید من خواب دیدم دقیق یادم نیست عجیبه همین الان دیدمش یه روح نوزاد که خبیث بود وارد بدنم شد وادارم میکرد گوشت مرده و استخون مرده و یه مایعی که نمیدونم چی بود به خورد میداد دقیقا خونه خودمون بودیم و من تنها خوابیدم که تسخیر شدم از خواب که پریدم دیدم همش یک ساعته خوابم برا چنددقیقه قلبم به شدت ضربان رفته بود بالا و بدنم سر بود دستام احساس سنگی میکردم

سلام من خواب دیدم یه شب که تاریکه با ماشین و یکی که یادم نمیاد کی بود، حتی صورتشم یادم نمیاد رفته بودم بیرون اون رانندگی میکرد منم کنارش نشسته بودم تو خیابونا هم یدونه ماشینم نبود بعد از یسری جاها که رد میشدیم مثلا زیر پل که خیلی تاریکه یهو یه صورتی مثل روح که مادی نباشه و مثل مه باشه ولی صورته ترسناکی باشه یهو یه صدای ترسناک از خودش دراورد و اومد سمت ما ولی اتفاقی نیوفتاد اون از ما جاموند و ما به راهمون ادامه دادیم ولی بعد ازون انگار تویه حلقه گیر افتاده بودیم که همش از زیر پل رد میشدیم و هی صورتا و روحای متفاوت و ترسناک تری رو میدیدیم ولی اونا همشون از ما جا میموندن مثل یه چرخه بی پایان بود موقه بیدار شدنم اصن وحشت نکردم و معمولی از خواب بیدار شدم و فیلم ترسناکم نمیبینم میشه بگید که تعبیرش چی میشه؟؟؟

سلام خسته نباشید من امروز خواب دیدم با یکی از طریق کانال کولر خونمون صحبت می‌کردم که مشخصا همسایمون بود بعد از یه مدت با هم دوست و اون یهو برگشت بهم گفت که اگر یه چیزی بهت بگم می‌ترسی منم گفتنم بگو گفت تو روح داری و منم سریع گفتم میدونم و حسش میکنم اما بیشتر ادامه نده میترسم و از اتاقی که داخلش بودم اومدم بیرون توی راهرو برگشتم پشت سرمو نگاه کردم و دیدم یه خانم با لباس طوسی و موهایی شکل موهای یکی از آشنا هاست افتاده رو زمین و بدن آدم های مرده شده بود سفید و بی روح و بعد من فقط صدای جیغ شندیم و یه چیزی مثل تلپاتی اتفاق افتاد و من بیدار شدم با تپش قلب شدید جالب این بود که این خواب دقیقا توی خونه ی خودمون بود چون خونه همین نقشه و مهندسی رو داشت فقط تا جایی که یادمه دیزاین متفاوتی داشت

خواب دیدم از خواب بیدار شدم یا تو خواب بیداری بودم که اینه اتاقم داشت میلرزید و دست ترسناکی دیدم که داشت بیرون میومد یهو از ترس چشمام بستم یه نفس عمیق از ترس کشیدم و تا چشما باز شد چیزی نبود و تا صبح نخوابیدم نمیدونم خواب بود یا واقعی اما ویدیو ای در این باره دیدم فکرم درگیر بود شام هم یکم سمگین خوردم اما حس میکنم اون دست وابعا دیدم

سلام من دیشب خواب دیدم که خوابیدم و با صدایی از دستشویی بیدار میشم و به سمت دستشویی میرم بعد با دختر بچه ایی که شبیه بچه گی های خودم هست روبهرو میشم و از اون میترسم و فرار میکنم و کمک میخوام اماصدام بالا نمیاد و دختر هردو دستمو میگیره و به سمت خودش میکشه و بهم لبخند میزنه و قربون صدقم میره که یکدفعه از خواب پریدم و دیدم دست هام به همون حالت جفته روی هم

خیلی جالب بود و اگه درست باشه......

با سلام نزدیکای صبح بود خواب دیدم رفتم سر یک کار کارگرهامشغول سنگ کاری بودن کارشون بنظرم خوب اومد درمورد دست موزد شون پرسیدم دیدم بادست موزد بسیار کمی کارمی کونند گوفتم گوناه دارن شماره خودم رو بهشون دادم گوفتم دفعه بعد بامن مشاوره کویند راهنمائی تون کنم رفتم نزدیک کارشون خراب بود و ختی به اینها نگاه کردم روی زمین خوابیدن وملاتی که ریخته بود داره می ره روی سر وگوش شون ولی ملات هارو کنار میزدن و بلند نمی شدن ممنون میشم اگه تعبیرش رو برام بفرستید

باسلام به شما عزیزان دیشب نزدیکای صبح بود که خواب دیدم درخانه ای بودم که تقریبا خالی بود انگارخانه قبلی من بود لامپ ها خاموش بودن اما اطرافم رامیدیدم وجود جن رو دراونجا احساس می کردم و همین طور ترس رو شخصی آمد ازمن پوسید کاری یاچیزی لازم دارم گوفتم نه و رفت ودر خانه تنها ماندم اما از آنجا نرفتم ویا فرار نکردم چون دربچه گی درخانه مان جن داشتیم ماندم به فکر بودم که چه جوری میتونم جن هارو از خانه ام بیرون کوم که از خواب بیدار شودم لطفان تعبیر خوابم رو برام ایمیل کنید باتشکر

عالی بود ممنونم دو سه ماهی بود درگیر خوابای ترسناک مزخرف بودم. ایشالله ک تاثیر داشته باشه❤️

سلام بنده ۲۰ سال سن دارم و خوابی دیدم خواب دیدم در خانه مان جنی وجود دارد من با او دوست بودم به نحوه که با هم صحبت میکردیم واسه جابجا شدن از محلی به محل دیگر از اون کمک میگرفتم و از این داستانها طولی نکشید که آن جن به شکل یکی از دوستانم که هنوز در قید حیات است در امد اما آن لحظه دیگه حس نمی کردم که یک جن است حس میکردم یک روح است و در همان خواب فهمیدم کا روح دوستم است که در این دنیا سرگردان شده و قیافه من و خودش و علایقش رو از گذشته رو نمیتوانست به درستی به خاطر بیاره بهش پیشنهاد دادم یه کشیش یا یه ملا بیارم تا بتونه از این دنیا آزادش کنه و همین کار رو هم کردم اما قبل از اجرای مراسم توسط ملا داستان روح که شبیه دوستم بود رو شنیدم و اینکه چطوری مرده بود میگفت به شکلی نزدیک به یک رودخونه مرده و جسدش زیر آوار دفن شده در نتیجه هیچکس از مرگش خبر دار نشده و نتونسته یه مراسم واسه راهسپاریش اجرا کنن و منم حس کردم این اتفاق و طرز مرگش ممکنه باعث شده باشه توی این دنیا گیر بیفته نحوه مردن شو که تعریف میکرد یکم بغض کردم و بعد کشیش کارشو انجام داد و دیگه روحه نبود میخوام بدونم چه تعبیری داره نتونستم تعبیر مناسبی واسش پیدا کنم زمانی که از خواب پا شدم ساعت حدود ۴:۱۵ صبح بود امروز تاریخ ۹۹/۶/هست اولین کاری که کردم صدقه دادن بود دومین کاری کا کردم گشتن به دنبال تعبیر خواب بود ک نظر دادن در اینجا لطفا پاسخ را به ایمیل بنده ارسال کنید یا تشکر

تو خواب دیدم ک تو بیمارستانم و سالمم ولی بیمارستان پر از مریض و بیماره ک دکترا دارن بدون بیهوشی بعضیا رو عمل میکنن چون فرصت ندارن،همه ی اون مریضا واسه من غریبه بودن

تو خواب دیدم ک توی بیمارستانم و پراز مریضه ک هیچکدومو نمیشناسم و دکترا دارن بعضی از بیمارا رو بدون بیهوشی عمل میکنن چون فرصت ندارن انقد ک مریضه زیاده